تم درمانی چیست؟
مقدمه
کاربرد موسیقی در شفا بخشی بیماران، ریشهای کهن و تاریخی دارد و در همه فرهنگها و تمدنهای باستانی، به گونهای به کار رفته است. اما، از نظر روش شناختی، موسیقی درمانی، به عنوان یک مداخلهی تجویزی و سازمان یافته (ژاکلین پترز، 1371) که با بهرهگیری از ابزار موسیقی برای اهداف درمانی به کار میرود (انجمن موسیقی درمانی آمریکا، 2003) تعریف میشود.
سازمان بهداشت جهانی (WHO)، با قرار دادن موسیقی درمانی در حیطه نظام خدمات پزشکی سنتی / مکمل و جایگزین (CAM)، آن را به عنوان یک مداخله ذهن- بدن معرفی کرده و برخی از اصول فلسفی، نظری، روش شناختی و بالینی آن را همچون کلنگری در مراقبت و درمان، تکیه بر نیروی درمانگر درونی فرد، مداخله ی فرد- محور، و تأکید بر اصلاح و کیفیت سبک زندگی بیان نموده است. در موسیقی درمانی بالینی، مانند سایر مداخلاتروان شناختی، از گونه های مختلف تکنیکی، همچون فنون بازآوایی، پیایندی، بداهه نوازی، آرام سازی و موسیقیاستفاده می گردد.
رهیافت تم درمانی به روان درمانی [1]:
تم، در لغت به معنای، موضوع؛ مطلب؛ ریشه؛ زمینه؛ جُستار؛ فرهشت؛ باره؛ مدار و شاهد آمده است.
شعاری نژاد (1375) در کتاب فرهنگ علوم رفتاری، تم را چنین تعریف می نماید: تم، مبداء یا فکری است که اساس یک بحث قرار می گیرد و به واحد مطالعه و فعالیت نیز گفته
تم درمانی چیست؟
مقدمه
کاربرد موسیقی در شفا بخشی بیماران، ریشهای کهن و تاریخی دارد و در همه فرهنگها و تمدنهای باستانی، به گونهای به کار رفته است. اما، از نظر روش شناختی، موسیقی درمانی، به عنوان یک مداخلهی تجویزی و سازمان یافته (ژاکلین پترز، 1371) که با بهرهگیری از ابزار موسیقی برای اهداف درمانی به کار میرود (انجمن موسیقی درمانی آمریکا، 2003) تعریف میشود.
سازمان بهداشت جهانی (WHO)، با قرار دادن موسیقی درمانی در حیطه نظام خدمات پزشکی سنتی / مکمل و جایگزین (CAM)، آن را به عنوان یک مداخله ذهن- بدن معرفی کرده و برخی از اصول فلسفی، نظری، روش شناختی و بالینی آن را همچون کلنگری در مراقبت و درمان، تکیه بر نیروی درمانگر درونی فرد، مداخله ی فرد- محور، و تأکید بر اصلاح و کیفیت سبک زندگی بیان نموده است. در موسیقی درمانی بالینی، مانند سایر مداخلاتروان شناختی، از گونه های مختلف تکنیکی، همچون فنون بازآوایی، پیایندی، بداهه نوازی، آرام سازی و موسیقیاستفاده می گردد.
رهیافت تم درمانی به روان درمانی [1]:
تم، در لغت به معنای، موضوع؛ مطلب؛ ریشه؛ زمینه؛ جُستار؛ فرهشت؛ باره؛ مدار و شاهد آمده است.
شعاری نژاد (1375) در کتاب فرهنگ علوم رفتاری، تم را چنین تعریف می نماید: تم، مبداء یا فکری است که اساس یک بحث قرار می گیرد و به واحد مطالعه و فعالیت نیز گفته می شود.
در هنر، تم، مفهومی بنیادی و زیر بنایست، و جوهرة آن به حساب میآید؛ تم، نقطه عزیمت در بیان اثر میباشد و به این جهت میتوان آن را عامل وحدت بخش در کار هنری دانست. تم، موضوع اصلی بیان احساسات و حاوی عناصر گوناگون و مشخص است، که پرورش و دگرگونی و گسترش آنها، باعث آفرینش یک اثر هنری میشود. به عبارت دیگر، میتوان تم را نطفة تشکیل دهنده یک قطعه هنری به حساب آورد.
به طور کلی، هنر را می توان از دو جهت مورد بررسی قرارداد: نخست، برخوردی تحلیلی [2] و کاهش گرایانه [3]، که به بررسی اجزای هنری یک اثر می پردازد؛ و دوم، یک بررسی کل نگرانه [4] و ترکیبی [5] به هنر،که ایدهها و احساسات حاصل از یک اثر مورد توجه قرار میگیرد. این مفهوم اخیر در هنر، «تم» [6] نامیده میشود (جوهری فرد، 1384؛ 1385).
در رهیافت تم درمانی [7]، درمانگر با شناخت تاثیرات روان شناختی یک اثر هنری، به تجویز این آثار می پردازد. به عبارت دیگر، تم درمانی عبارت است از:
" تجویز یک سامان شناخته شده از محرکهای یک اثر هنری بر اساس تأثیرات روانشناختی آن. "(جوهری فرد، 1384؛ 1385).
مفاهیم اصلی این تعریف عبارتند از: تجویز؛ سامان شناخته شده محرکها و تأثیرات روانشناختی.
تجویزی بودن تم درمانی نشان میدهد، همان گونه که دستورات دارویی یا درمان پزشکی به وسیله پزشک با شناخت بیمار و تأثیرات دارو صورت میگیرد، برای تجویز تمهای درمانی نیز دستور العمل و شناخت اولیهای از بیمار و تمها لازم است.
برای این منظور (تجویز کردن)، نیاز به ملاک روایی و پایایی بودن مداخله داریم، به همین جهت یک تم را سامانی شناخته شده از محرکها میدانیم تا از ذهنی بودن ملاکها پرهیز شود.
و در نهایت این تجویز باید با شناخت تأثیرات روان شناختی و اثرات درمانی تمها صورت گیرد. برای این منظور باید ویژگی های هر تم بر اساس مبانی نظری و بالینی روانشناسی بررسی گردد. در این مقاله ، رهیافت تم درمانی را در حیطه درمآنهای موسیقایی بررسی خواهیم نمود.
رهیافت تم درمانی در موسیقی
نخستین بار، افلاطون، فیلسوف یونانی، در کتاب «الجمهور» به طبقه بندی تمها پرداخت. وی مقام میکسولیدین را حزین و غمانگیز تعریف نمود و آن را باری جامعهای که نیاز به تحرک و سر زندگی دارد، مضر دانست. مقام دورین و فریژین را محرک و مناسب فضای جنگآوری و مقام لیدین را نشاطآور و مناسب برای جشن و پایکوبی دانست. فارابی، فیلسوف ایرانی سده چهارم، طبقه بندی تمهای موسیقی، سه نوع تم را مشخص نمود: نخست تم دلنشین، که جهت رفع خستگی کاربرد داشت؛ دوم، تم محرک که قوه تخیل آدمی را فعال و برای تحریک عواطف به کار میرفت و سوم، تم واکنشی، که میتواند تصورات انسانی را تحریک نماید.
در سال 1918 اوا واسیلیوس [8]، از بنیانگذاران موسیقی درمانی علمی، تمها را به چهار گروه تقویتی [9]، محرک[10]، آرام بخش [11] و خوابآور [12] تقسیم نمود و معتقد بود که بین موسیقیدان و شنونده، هماهنگی و ارتباطی مؤثر، برقرار گردد.
زاده محمدی (1371)، در نخستین نظر خود تمهای موسیقی را بر اساس اثرات روان شناختی آنها به پنج طبقة تمهای شیدایی، حزین، هیجانی (هیستریکال)، فرح بخش و آرام بخش تقسیم نمود. وی در ویرایش جدید خود نظریه ی خود (1381)، تمهای نیرو بخش و خواب آور (سبُک ساز) را به آنها افزود.
توجه به این نکات، ما را بر آن میدارد تا برای افزایش روایی و پایایی یک مداخله، که از مهمترین عوامل یک مداخله مؤثر به حساب میآید، ملاکهای با ثباتتری برای انتخاب تمهای یک اثر هنری به کار بندیم. به همین جهت در طی سالها پژوهش و بررسی بر روی ویژگیهای انواع سبکهای موسیقی غربی و ایرانی و مطالعه تأثیرات آنها بر بیماران، سه تم اصلی و بنیادین، با ویژگیها روا و پایایی روانشناختی را کشف نمودیم. [13]با این حال، این تلاش گامی است در جهت استفاده علمیتر و دقیقتر از آثار موسیقی برای اهداف درمانی و بهبود کیفیت زندگی است و به هیچ رو قصد کاهش دادن موسیقی را به این کاربردهای ویژه و نادیده گرفتن ابعاد زیبا شناختی و غیرقابل توصیف موسیقی را ندارد.
طبقه بندی روان شناختی تمهای موسیقی
بررسی ساختاری و روانشناختی آثار موسیقی، با در نظر گرفتن ملاک روایی و پایایی در مداخلات درمانی، ما را بر آن میدارد تا طبقهبندی جامع و بنیادیتری از تمهای موسیقی ارائه دهیم. بدیهی است برای افزایش اصول و ملاکهای روانشناختی تمها، بهتر است تمهایی با ویژگیهای بیان شده ساخته شود.
بازنگری نظریه های پیشین در ارتباط با اثرات روان شناختی تم های موسیقی، نشان می دهد، که با نگاهی غیر تحلیلی به آثار موسیقایی، سه حیطه روان شناختی تحت تاثیر این آثار قرار خواهند گرفت (جوهری فرد، 1384؛ 1385):
نخست، حیطه آرام سازی [14] است، که طبق تعریف خنثی ترین وضیت [15] روان شناختی را آرَمِش گویند (پین، 2000). به همین جهت این آثار را تم های آرام ساز [16] نامیدیم (جوهری فرد، 1384؛ 1385). و از آن جایی که خلسه، حالت پیشرونده[17]، نابتر و عمیق تر آرامش است (کراسیلنک [18] و هال، 1985)، بنابراین، عناصر تشکیل دهنده خلسه با آرامسازی مشابه و در واقع محصول حالت پیشرونده آن به حساب میآید. به این جهت، یکی از تقسیمات فرعی تمهای آرامساز، تمهای خلسهساز [19] میباشد (جوهری فرد، 1384؛ 1385).
دومین حیطه، حیطه هیجانی و عاطفی است، که دامنه گسترده ایی از حُزن، شادی، ترس و اضطراب را فرا می گیرد. از آن جایی که این دامنه هیجانی بسته به حالت روان شناختی شنونده می تواند متغیر باشد، آن را در یک حیطه طبقه بندی کردیم (جوهری فرد، 1384؛ 1385). طبق تعریف، عاطفه[20] ، به جنبه بیرونی، ناپایدار و بیانی هیجان می گویند و خلق[21]، به تجربه درونی و پایدارتر آن (کاپلان و سادوک، 1378 ). از آن جایی که موسیقی تجربه ایی درونی و غیر آنی است، این دسته از تم ها را، تم های خُلق ساز [22] نامیده شد (جوهری فرد، 1384؛ 1385) .
و در نهایت سومین حیطه، حیطه بدنی[23] است، که به معنای تجربه موسیقی از طریق بدن می باشد. این امر، یعنی تجربه یک امر ذهنی از طریق بدن، را در اصطلاح روان شناسی، جسمانی کردن [24] می نامند (کاپلان و سادوک، 1378). بنابراین، این بخش از آثار موسیقی را تم های جسمانی ساز [25]گوییم (جوهری فرد، 1384؛ 1385) .
سایر تم ها از ترکیب این تم های بنیادین به دست می آید. به عنوان مثال، تم نمایش ساز [26]، از ترکیب تم های جسمانی ساز و خلق ساز به دست می آید (جوهری فرد، 1384؛ 1385) .
به این ترتیب با یک بازنگری و بررسی طبقهبندیهای پیشین و مدنظر قراردادن اصول رواندرمانی، سه تم درمانی بنیادین زیر را پیشنهاد میشود و سایر تمها بر مبنای این تمهای بنیادین تعریف میگردند:
1) تمهای آرام ساز
2) تمهای خلق ساز
3) تمهای جسمانی ساز (جوهری فرد، 1384؛ 1385).
جدول زیر خلاصه ای از ویژگی های تم های بنیادین موسیقی را نشان می دهد. درمانگر با شناخت این تاثیرات، می تواند به تجویز موسیقی مناسب برای مراجع بپردازد.
جدول تمهیی بنیادین درمانی
تمهای بنیادین | ویژگیهای موسیقایی | ویژگیهای روانشناختی | ویژگیهای فیزیولوژیک | کاربردها | نمونه آثار |
تمهای آرامساز RelaxationThemes | ریتم و ملودی ساده، یکنواخت، تغییرات تمپو، دینامیک و مدلاسیون اندک | ایجاد حالت آرامش و تمرکز ، فاقد القائات هیجانی، تأثیر در سطح نظام شناختی | کاهش ضربان قلب، عمیق شدن تنفس، تقویت امواج آلفا، تأثیرات اندک روانی- حرکتی | مطالعه، رانندگی، محل کار (تم آرامساز)، کاهش اضطراب و تنش، آرامسازی، هیپنوتیزم، یوگا و مراقبه (تمهای خلسهساز) | آثار سبک باروک (مانند قطعه ایرازباخ)، قطعات الکترونیک (ونجلیز، یانی، کلایدرین)، قطعات ماهور (تمهای آرامساز)، سبک امپرسیونیسم (آثار دبوسی)، قطعات تامپسون، هاجسن و موسیقی سماعی (تمهای خلسهساز) |
تمهای خلقساز Mood-Making Themes | ریتم و ملودی متنوع و غنی، تغییرات تمپو و دینامیک و مدلاسیون زیاد است. حرکت روی فواصل خوشایند و ناخوشایند. | برحسب نوع ریتم، تمپو و دینامیک و نوع فواصل ، متنوع و گستردهای از هیجانات از غم تا شادی و از ترس تا اضطراب را فرا میگیرد. | تأثیر روی انتقال دهندههای عصبی، هورمونها، ضربان قلب، سیستم روانی- حرکتی | القائات خلقی در ساخت موسییی فیلم، تخلیه هیجانات، برونریزی | سبک رمانتیسیسم (مانند دریاچه قو از چایکوفسکی)، قطعات موسییی اصیل ایرانی به ویژه در دستگاههای شور، نوا، سهگاه |
تمهای جسمانی سازSomatizationThemes | ریتم و ملودی متنوع، غلبه ریتم نسبت به ملودی بیشتر است. دینامیک و تمپو فوقالعاده بالا. | تأثیر بر سیستم اعصاب سمپاتیک، افزایش فعالیت روانی حرکتی و رفتارهای نمایشی | آرامش فعالیت، اعصاب سمپاتیک (مانند تند شدن ضربان قلب، تنفس، تحریکات پوستی و ...) افزایش فعالیتروانی حرکتی | ورزش، اماکن نظامی (تمهای نیروساز) حرکات موزون و تخلیههیجانات(تمهاینمایشی) | موسیقی جاز، راک، تکنو، شش هشتمهای ایرانی و قطعات دستگاههای چهارگاه و همایون. |
[1] - مقاله ارائه شده در اولین کنگره هنردرمانی ایران، دانشگاه شهید بهشتی (1385).
[2] - Analytic
[3] - Reductionism
[4] - Holistic
[5] - Syntactic
[6]- Theme
[7] - Theme Therapy
[8]- Eva Vescelius
[9]- Tonic
[10]- Stimulative
[11]- Sedative
[12]- Narcotic
[13] - این مطالعه با همکاری انجمن سلامت برتر ایران و مؤسسه علمی تحقیقاتی دانش تندرستی انجام گرفت.
[14] - Relaxation
[15] - State
[16] - Relaxation Themes
[17] - Progressive relaxation
[18] - Crasilneck
[19] - Trance- Making Themes
[20] - Affect